درسهای اعتصاب کردستان برای جنبش سبز
درسهای اعتصاب کردستان برای جنبش سبز
جواد طالعی
iran-emrooz.net
Fri, 14.05.2010,
![]() |
در ثبت تاریخی مبارزات ضداستبدادی یک سال گذشته مردم ایران، اعتصاب سراسری روز پنجشنبه ۲۳ اردیبهشت مردم کردستان جای ویژهای خواهد داشت. این اعتصاب، به دو دلیل، با تظاهرات میلیونی مردم تهران در روز ۲۵ خرداد سال ۱۳۸۸ قابل مقایسه است. یکی به دلیل نشان دادن یکپارچگی مردم، و دیگری به علت دست یابی به یک موفقیت قابل ثبت، با هزینهای اندک و قابل تحمل.
بر پایه گزارشهای مستند، اعتصاب سراسری مردم کردستان در بخشهائی از آذربایجان و کرمانشاهان نیز در عمل همراهی شد، اما به لحاظ عاطفی و روانی، همراهی همه آزاداندیشان و آزادیخواهان ایرانی را، در داخل و خارج از کشور، به همراه داشت.
شریعتمداری چرا عصبی است؟
فحاشیهای حسین شریعتمداری در کیهان وزارت اطلاعات، خود بزرگترین دلیل موفقیت بیهمتای اعتصاب سراسری کردستان است. درست در همان روزی که بازارها و مغازههای بیشترین شهرهای کردستان، یکپارچه، در اعتراض به اعدام چهار جوان کرد و یک جوان غیر کرد تعطیل شدند، نماینده ولی فقیه در کیهان، در یادداشتی مثل همیشه پرخاشگر و عصبی فریاد میکشد که چرا از ملی مذهبی و مذهبی گرفته تا غیر مذهبی، همه یکپارچه اعدام “پنج تروریست” را، نقض حقوق بشر دانسته و محکوم کردهاند.
اشاره نماینده ولی فقیه به بیانیههای همسوئی است که گروههای مختلف سیاسی ایران، همراه با مدافعان مستقل حقوق بشر، در محکومیت اعدامها و پشتیبانی از اعتصاب سراسری کردستان صادر کردند.
بی تردید، عصبیت شریعتمداری، بیشتر ناشی از موفقیت اعتصاب سراسری کردستان است. این اعتصاب، بدون آن که خون از دماغ کسی بریزد، نه تنها یکپارچگی مردم کردستان را، در مقابله با ترور حکومتی به روشنی آفتاب نشان داد، بلکه نخستین بارقههای وحدت و همدلی میان همه خلقهای ساکن ایران زمین را نیز، در دوره فعلی، آشکار ساخت. برای خود من، که نظمی دموکراتیک و فدرالیستی را برای فردای ایران آرزو میکنم، دریافت خبر شرکت مغازه داران باکو و بازرگان و ارومیه در اعتصاب، نوید بخش روشنائی و امید بود.
مقایسه دو تجربه
جنبش سبز ایران، از طریق مقایسه تجربههای یک سال گذشته خود، به ویژه تجربه تلخ ۲۲ بهمن با اعتصاب سراسری کردستان، میتواند به راهکارهای بسیار درخشانی برای گام نهادن در راه پیروزی، با پرداخت هزینهای کم و قابل تحمل دست یابد. تجربه کردستان را به ویژه میتوان به عنوان برابرنهاد تجربه ۲۲ بهمن مورد ارزیابی قرار داد و از این ارزیابی نتیجهای مثبت برای پیشبرد مبارزات مردمی کسب کرد:
آقایان میرحسین موسوی و مهدی کروبی، به عنوان تنها شخصیتهائی که در میان طیفهای گوناگون جنبش سبز بر سر صلاحیت رهبری آنها، توافق هست، مردم را به شرکت در مراسم ۲۲ بهمن با حمل نمادهای سبز فراخواندند. اما گروهی دیگر از “رهبران خودگزیده”، با طرح پیشنهاد نامتناسب “اسب ترویا”، همه قواعد بازی را به نفع نیروی سرکوب به هم زدند. عاشورا، به همین دلیل، آخرین آزمون حضور خیابانی طرفداران جنبش سبز بود، آن هم با خاطرهای تلخ. تلفات و خسارات ین روز آنقدر زیاد بود که نمیتوان آن را با این دلخوشی که “دست کم حکومت مجبور شد همه نیروهای خود را به خیابان بکشد” توجیه کرد.
اما اعتصاب سراسری کردستان، همانطور که اشاره رفت، بدون آن که امکان سرکوب مردم را به سرکوبگران بدهد، نیروی تازهای در کالبد خسته آزادی خواهان سراسر ایران دمید که میتواند پشتوانهای برای ادامه مقاومت باشد.
دلیل شکست تجربه ۲۲ بهمن و پیروزی تجربه کردستان، چیزی نیست جز آن که مردم کردستان و رهبران آنان، در کوره مبارزات صد ساله خود، آبدیده شدهاند و طرفداران جنبش سبز، حتی اگر این جنبش دنباله مبارزات صد سال گذشته ایرانیان باشد، به دلیل گسست نسلها، در عرصه سازماندهی مبارزه، نخستین قدمها را بر میدارند.
درسی برای جنبش سبز
جنبش سبز، میتواند از تجربه اعتصاب سراسری کردستان درس بگیرد. راهکار مبارزه این جنبش، در شرایطی که ماشین سرکوب برای کشتارها و تجاوزهای فاشیستی بیشتر روغنکاری شده است، باید افزودن بر پیروزیها و کاستن از هزینهها باشد. اعتصاب، این امکان را به مردم ایران خواهد داد که لای چرخ دندههای این ماشین مخوف چوب بگذارند، بدون آن که هزینه سنگینی بپردارند، چنان که برای ۲۲ بهمن پرداختند و هنوز هم دارند میپردازند.
شاید فراخواندن مردم به اعتصاب عمومی در روز ۲۲ خرداد امسال، و دعوت از آنها برای ماندن در خانه و پیگرفتن گزارشهای شبکههای خبری درباره کیفیت اعتصاب، بتواند آن نیروئی را که مردم برای ادامه راه نیاز دارند به آنان بدهد.
بگذارید همانطور که در کردستان اتفاق افتاد، نیروهای انتظامی و نظامی هم مجبور شوند قدرت سکوت مردم را ببینند، بدون آن که کسی بتواند آنها را به جان هم میهنانشان بیاندازد.
تصمیم با رهبران واقعی و جدی جنبش سبز است که توازن قوا را با دقت بررسی کنند. اما برای من، تصویر بازارها و مغازههای بسته، خیابانهای تهی از جمعیت و ماموران علاف، خوشایندتر است تا تصویر جوانانی که در خون میغلتند و پیرانی که زیر دست و پا لگدمال میشوند.
جنبش سبز، مردم را، تنها زمانی میتواند به خیابان بکشد که آنها یا مورد تعرض قرار نگیرند و یا اگر گرفتند مجهز و مجاز به دفاع از خود باشند.
Posted on May 14, 2010, in Farsi and tagged جواد طالعی, درسهای اعتصاب کردستان برای جنبش سبز. Bookmark the permalink. Leave a comment.
Leave a comment
Comments 0